۱۳۹۳ اردیبهشت ۷, یکشنبه

چه شد ؟




چه شد که کشور ایران چنین شده ویران
به دست مدعیان شریعت و ایمان
چه شد که سیل ریا و دروغ و ظلم و ستم
ربود صدق و صفا و عدالت از میدان
چه شد که دین به سیاست بگشت آلوده
نه اعتبار به این ماند و نه قرار به آن
چه شد که مهر درخشان بینش و دانش 
به زیر ابر تعصب شد این چنین پنهان
چه شد که چهره ی زیبای دختران و زنان
دوباره گشت نهان در حجاب کوردلان
چه شد که شادی و نشاط و شوق و آزادی
دریغ گشت چنین ظالمانه از نسوان
چه شد کبوتر صلح و کجاست قمری مهر
چگونه جان برهانند ز جور این طوفان
چه شد که بلبل شیرین نوا پرید از شاخ
چو جورِ بادِ خزان دید و حمله ی زاغان
چه شد که شمع فسرد و برفت پروانه
غزالِ پای بسته بگردید طعمه ی گرگان
چه شد که جمله جوانان میهن کوروش
به جرم صدق و شجاعت شدند در زندان
چه شد که قاضیِ قادر نداد حُـکم به عـدل
به حُکمش اوبگرفتند ز بیگناهان جان
چه شد که آه سحرگاهان مادرانِ حـزین
نکرد در دل قاضی اثر و نه در حُکمران
چه شد شکایـتِ جمع گرسنگان نرسید
به سمع حاکم شهر و به گوش پُـرخوران
چه شد که مسکنِ اطفالِ بی پناه و فقیر
شدست زاغه ی نا امن و کنج هر ویران
چه شد که ثروت سرشار خاکِ گوهرخیز
به دست جمله حریصان چنین شده تالان
چه شد که اهل هنر را چنان برنجاندند
که ترک خانه نمودند و هم سر و سامان
چه شد شکست نی و بربط و چغانه و چنگ
کزان شکست دلِ عاشـقان و مشتاقان
چه شد که حق سخن گفتن و سرودن شعر
ز شاعران بگرفتند و هـم ســخنرانان
چه شد که طالب دانش گریخت از خانه
به جستجوی علم به هر جا چه چین و هندوستان
چه شد که جان بگرفتند و کار و کاشانه
ز پیـروان وطـــنخواهِ سایر ادیان
چه شد ز مدرسه راندند جوان دانش خواه
به جرم راستی و فهم و جرأت و ایمان
چه شد معلم آگاه را بیازردند
که بود منبع علم وخصایل انسان


*****