۱۳۸۸ تیر ۲۸, یکشنبه

وقتی جلوی چشمه محبت گرفته میشود....


وقتی جلوی چشمه محبت گرفته میشود مرداب نفرت ایجاد میشود بیائید همدیگر را دوست بداریم آدمی که فقط دنیا را سفید و سیاه می بیند از زیبائی انسانها لذت نمی برد بیائید زیبائی ها را ببینیم انسانها مثل پولاد هستند با آتش و ضربه نابود نمی شوند آبدیده میشوند . از این فولاد آبدیده در آبادانی ایران بهره بریم نه آنکه از ایران فراریشان دهیم .وقتی نخواهی خوبی های مرا ببینی بدیهای خودت را نشانم میدهی اما میدانم که تو هم خوبیهائی داری منتظر خوبیهای تو بوده و هستم . من تو را دوست دارم حتی اگر تو خودت را دوست نداشته باشید و هرگز نمی خواهم گزندی و آزاری به تو برسد پس بیا و خودت و مرا دوست داشته باش با پول و پارتی و پر روئی نمی توان رضایت خدا را خرید اما با پهلوانی و پاکی و پارسائی می توان .غرور و تعصب و جهل و تقلید حلقه های زنجیری است که یک سر آن مظلوم را گرفتار کرده و سر دیگر آن ظالم را با تحری و دانائی و محبت وی توان این زنجیر را شکست .عاشق به قطب منفی مغناطیس عشق علاقه دارد تا جذب قطب مثبت محبوب شود تعداد این عشاق هر بیشتر باشد شدت انجذاب بیشتر است .هر عمل ما یک گره بر قالی زندگی ماست که با سایر گره ها در ارتباط است و اخلاق ما رنگ و جلوه این گره است پس بیائیم یک گره محکم از نخ مرغوب بر این قالی بزنیم و با اخلاقی الهی آنرا صد جلوه دهیم . خورشید اگر ما هم نخواهیم هر روز هم غروب دارد هم طلوع و پایان هر زمستان یک بهار دیگر است و بعد از هر جمعه یک شنبه لطف بفرمائید و خاتمیت را خاتمه دهید دریا یک سیستم است ورودی آن عاشق و جریان آن طوفان و بلایا و خروجی آن رضایت الهی است . اما می توان در دریای آرام هم به غواصی پرداخت و لولو و مرجان بدست آورد .من در مسیر جاده هستم و نیاز به روشنائی چراغ های متعدد دارم پس نگوئید به چراغ قبلی امیدوار باش و دیگر راه را باید در تاریکی بروی من میدانم محبوبم مرا در تاریکی رها نمی کند . فشار زیاد بر فنر و کشیدن زیاد کمان دست شما را خسته اما شتاب مرا زیاد می کند با آتش زیاد آب نابود نمی شود متصاعد می گردد. دیروز برای چشم دردم به چشم پزشک رفتم اما امروز برای گوش دردم مرا به چشم پزشک نفرست . کفش کودکی را هر چقدر وصله کنی دیگر اندازه جوان تنومند نخواهد شد .صاحب باغ برای اداره باغ خود نیاز به اجازه کارگر همسایه ندارد . آدم کر را می توان با ایما و اشاره حقیقت را نشانش داد اما آدمی که خود را به کری زده هی ادا در می آورد که منظورت را نمی فهمم .علم پیشرفت کرده چوپان دروغگر هم سایت زده و فریاد میزد گرگ گرگ, تهمت و افترا به یک نفر را در دادگستری رسیدگی می کنند تهمت و افترا به چند صد هزار نفر را به کجا باید لایحه داد ؟ گفته اند اگریک نفر را به ناحق بکشند کل دنیا را کشته اند بیش از بیست هزار مسلمان برای مولا و قائم خود به شهادت رسیدند نحوه محاسبه را چگونه خواهد بود؟ عدالت و انصاف از صفاتی است که باید آگهی مفقودی آنرا به جراید داد.انتظار دارید گلویم را فشار دهید اما فریاد نزنم و جالب است هر با فشار می گوئید لبخد بزن عزیز من وقتی ملکوت را انکار کنیم جای آدمها در جنگل است .دست خالی و فشار عالی و تهمت جاری و دروغ ساری تنها پناهم خدای باریقدرت استدلال و منطق و برهان پائین بیاید میزان فشار و تهمت و افترا و دروغ بالا می رود .وقتی دلیل مسلمان ماندن ترس از ارتداد است نه تحقیق و علم بر آن وای بر مسلمانی قربانی سنت الهی است خدایا همه اسماعیل توایم .در حدیث آمده اگر دیوانه ای گفت قائم آمده تحقیق کنید بابا ما سیصد هزار دیوانه بیائید تحقیق کنید
*****

۱ نظر:

ناشناس گفت...

حرف نداشت، خیلی جالب بود